صد چمن لاله

روزی اید که دلم هیچ تمنا نکند

دیده ام غنچه به دیدار کسی وا نکند

وین سبک جوش گران مایه - که خون نام وی است-

ره به آوند تهی مانده ی رگ ها نکند

یاد آغوش کسی سینه ی آرام مرا

موج خیز هوس این دل شیدا نکند

دیده آن گونه فروبسته بماند که اگر 

صد چمن لاله دمد، نیم تماشا نکند

لیک امروز که سرمست می ِ زندگیم 

دلم از عشق نیاساید و پروا نکند

از لگد کوب ِ‌هوس، پیکر تقوا نرهد

تا مرا این دل سودازده رسوا نکند

سیمین بهبهانی